125. حتی خورشید نمیده این حسو به رمین ..

ساخت وبلاگ
این روزا اینطوری‌ام که تا وقتی به جزئیات فکر نکنم خوبم. اما تنهایی و غرق شدن توی فکر دشمن‌ترینه واسه حالِ خوبم. هیچوقت دوس نداشتم به زورِ قرص و هر مادهٔ شیمیایی حالم رو خوب نگه دارم و چهار سالِ پیش هم داستان‌ها داشتم سرِ همین قضیه. ولی الآن انگار دیگه مهم نیست واسم. الآن برای اینکه به عادتِ این چند ماه هر روز سراغِ الکل نرم به توصیهٔ ماک دراگ جدیدی رو دارم امتحان می‌کنم که کیفیتِ خوابم رو داغون کرده اما طولِ روز بی‌حس و آروم‌ترم، اصلاً دلم نمی‌خواد گریه کنم و حداقل فقط شبا توی خواب بگایی‌ام. فکر کردن به جزئیات همیشه منو اذیتم می‌کردن. حالا اینکه یهو یه لحظه یادم بیاد صبحای خونهٔ ستون مرمری چه شکلی بود، یا وقتی بهار می‌شد حیاطِ اونجا چه شکلی می‌شد می‌تونه یه صبح تا شب مودِ منفی بیاره واسم. اینکه بوی کرامبل‌های کوکی باکس رو چقدر دوس داشتم و لوندر بهشتم بود هم همینطور. دلم خیلی یهویی واسه فراموشم مکن تنگ می‌شه. یادم میاد شبای برفی و حیاط سفیدپوشِ اونجا رو. قبل از خواب توی تاریکی تصویرِ خیابونا میاد جلوی چشمم و تصور می‌کنم توی ماشینم توی ترافیکم و همون حس میاد توی سلولام، جوری که انگار واقعاً اونجام. و دلم فشرده می‌شه. امداد و گلشن و اوِستا .. گلفام .. جردن .. قندی .. گلپاد .. گلنار .. ماهرو .. چیذری .. د شمالی .. شبای ثروتی .. مروارید .. روما .. صیرفیان .. نارنجستان هفتم .. فرمان .. نوریان .. فربین و دژمجو و فلورانس .. طاووس .. آبکوه .. مهر .. آفتاب .. چراغی .. همایون‌فر .. رامکوه .. پسیان .. الف .. مقدس .. اخگری .. خزر .. کوهیار .. شبدیز .. صحرا .. افرا .. چناران .. و فرشتهٔ قشنگم! صدای موزیک رو بلند می‌کنم و روی میزِ بزرگِ خونه به پشت دراز می‌کشم و یادم میاد صبحایی که توی سکوت 125. حتی خورشید نمیده این حسو به رمین .....
ما را در سایت 125. حتی خورشید نمیده این حسو به رمین .. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pavements بازدید : 74 تاريخ : جمعه 7 بهمن 1401 ساعت: 17:58